تازگی فیلم bottle rocket اولین فیلم وس اندرسون رو دیدم. وس اندرسون دنیای خاص خودش رو داره. همه چیز از نوع پرداخت داستانی گرفته تا میزانسن ها خاص اند متعلق به خود اندرسون. فیلمسازی هم هست که تمام آثارش کارهای برجسته ای هستند. اسکورسیزی موقعی که تازه اندرسون مطرح شده بود بهش لقب اسکورسیزی جدید سینما رو داد.
اتفاقی به این مقاله کوتاه از اسکورسیزی که درباره ی باتل راکت و اندرسون نوشته برخوردم که دیدم ارزش داره (بالاخره اسکورسیزیه دیگه) و ترجمه اش کردم و میتونین بخونیدش و حال کنید. فقط دو نکته:باتل راکت یک نوع وسیله ی آتشبازیه و دوم اینکه جاهایی که قرمزه جاهایی که یه کم فیلمو لو میده البته نه چیز زیادی. کسایی که خیلی در این زمینه وسواس دارن منظورمه!
"دو سال پیش فیلمی دیدم به نام باتل راکت. هیچی در موردش نمی دونستم و فیلم حسابی منو شگفت زده کرد . تصویری بدون هیچ ردپایی از سگ مسلکی (Cynicism) در میان شخصیتها و عوام که مشخص بود کارگردان تاثیری بر این امر نداشته است . یک موضوع نایاب . ایده اصلی فیلم بسیار ظریف بود . گروهی از جوانانی که گمان می کردند زندگی آنها برای واقعی بودن باید پر از خطر و ریسک باشه اما نمی دونستند که اگر خودشون باشند اشکالی نداره .
وس اندرسون در سن سی سالگی استعداد خاصی داره. او می دونه که چطور ارتباط بین افراد و لذت های کوچک را به خوبی و به شکلی غنی به بیننده منتقل کند . این حساسیت در فیلمها کم پیدا می شه . نام لئو مک کاری کارگردان ”راهی برای فردا بساز“ و ”حقیقت وحشتناک“ و همینطور ژان رنوار به ذهن خطور می کند . یادم میاد بچه که بودم فیلمهای رنوار را می دیدم و خیلی سریع به خاطر عشقی که او نسبت به شخصیتهایش داشت با آنها ارتباط برقرار می کردم . در مورد اندرسون هم همینطوره. من خودم بارها و بارها فیلم باتل راکت رو تماشا کردم . من عاشق دومین فیلمش راشمور هم هستم . اون هم همان ظرافتها و فریبندگی رو داره. هر دوی اونها خنده دارند و در عین حال خیلی تاثیر گذار .اندرسون حس لطیفی در مورد تقابل موسیقی و تصویر دارد . در صحنه زیبای پایانی راشمور وقتی خانم کراس عینک مکس فیشر رو برمی داره و به چشمهای پسرک زل می زنه (در حقیقت به چشمهای شوهر مرحومش ) آهنگ “Ooh La La” پخش می شود . و همینطور من عاشق اون صحنه ای از باتل راکت ام که شخصیت اون ویلسون " دیگنان " میگه: اونا هر گز نمی تونن منو بگیرن بخاطر اینکه من بیگناهم*. بعد می ره که یکی از شریک جرماش نجات بده و پلیس دستگیرش می کنه و در همین لحظه آهنگ 2000 man رولینگ استون روی فیلم پخش می شه . موسیقی جار می زنه که او در چشم قانون بی گناه نیست ولی درواقع بی گناه است .
این یک لحظه متعالی است و لحظات این چنینی این روزها کم پیدا می شوند ."
سلام
مطلب خوب و مفیدی بود مرسی من این فیلم ندیدم ولی وقتی اسکورسیزی تعریف میکنه حتما خوبه و میبینمش.
مرسی
سلام خواهش میکنم فیلم خیلی خوبیه به خصوص اگه دنیای وس اندرسون رو دوست داشته باشی
قربانت
مقاله به کنار کلا خیلی خیلی حال کردم با این قرمز کردن مطالب لو دهنده (:پی)
ینی من خودم از اون حساسام که گفتی،خیلی جاها تو بلاگ ها نمیخونم این تیپ مقالات رو به این دلیل!
واقعا عالی بود،امیدوارم همیشه رعایت بشه،من مهدی هستم وبلاگتون رو هم تا جایی که پیش میاد پیگیری میکنم،موفق باشید...
http://www.13th-g0ner.blogspot.com
سلام مهدی جون![](http://www.blogsky.com/images/smileys/003.gif)
منم خودم جز همون افراد حساسم واسه همین حواسم هست تا جایی که تونستم چیزی از داستان لو ندم و لذتشو از بقیه نگیرم
وبلاگ خیلی باحالی داری
مرسی از لطفت
مطلب مفید و خوبی بود نریتور .
من از اندرسون فعلا فیلم دارجیلینگ لیمیتد رو دیدم که خیلی حال نکردم ، اما فیلم خوبی بود . چند فیلم دیگه داره که باید حتما دید . مث همین فیلم باتل راکت .
از این مطالب اینجوری بازم بذار . ممنون .
سلام محمد
خوشحالم از مطلب خوشت اومده.منم مثه تو اول دارجیلینگ لیمیتد رو دیدم و حال نکردم ولی اگه بیای فیلمای دیگه شو ببینی و سبک اش دستت بیاد خوشت میاد ازش که البته سلیقه هم هست دیگه. من خودم از تو کاراش بیشتر از همه راشمور رو دوست دارم.
خواهشمیکنم .حتما