رفقای خوب

دوستی ؟ بله ، لطفا

رفقای خوب

دوستی ؟ بله ، لطفا

یادداشتی کوتاه درباره (وارد خلا شو) Enter The Void

   

 

   نور ٬ نور ٬ نور و نور. گاسپر نوئه در این آخرین اثرش به سیاق آثار گذشته اش ضیافتی از نور و رنگ بر میکند. این بار نه در فرانسه و پاریس بلکه در ژاپن و توکیو که بعد از تماشای این فیلم به عنوان شهر فلورسنت های رنگین و شب های نورانی در ذهنتان ثبت میشود.  

این بار نوئه این سوال را مطرح میکند که چه میشود انسان ها به فساد کشیده میشوند ٬ آدم هایی که روزی کودک های پاکی بودند چگونه حالا دلال مواد مخدرند ٬چه بر سر معصومیت شان میاد و چه مسیری در زندگیشان ایجاد میشود که آن پاکی از بین میرود ؟ 

  20دقیقه ی ابتدایی فیلم از زاویه دید اسکار است ٬ یک دلال مواد مخدر جوان در توکیو ٬ او روی بالکن با خواهرش درباره ی دیدن ژاپن از آسمان حرف میزند ٬ وقتی خواهرش از خانه میرود نوعی مواد به اسم DMT مصرف میکند و چند دقیقه در توهماتش سیر میکند. و بعد دوست ظاهرا خلافکارش پیشش می آید و با هم میروند تا به پسری به اسم ویکتور جنس برسانند. در راه دوستش با او صحبت های فلسفی میکند و از مرگ می گوید و از حس بعد از مردن. مانند بقیه آثار نوئه که شخصیت ها در بین حرف های روزمره شان از دغدغه های فلسفی شان و به عبارتی دغدغه های خود نوئه می گویند. اسکار هنگام تحویل مواد در محل قرار "Void" از پلیس هایی که ویکتور خبرشان کرده تیر میخورد و کشته میشود. و وارد خلا شو به نوعی از این جا آغاز میشود. داستان به گذشته این خواهر و برادر رفته کودکی شان را بررسی میکند. به حال می آید و حال و روز خواهر را نشان میدهد. همه ی این ها با دوربین نوئه از بالا رو به پایین، به نوعی دید خود اسکار که حالا نظاره گر همه ی وقایع است، و زمان و مکان را در می نوردد. 

 

  نوئه همان دغدغه های همیشگی اش را دارد. مسائل فلسفی ، آدم های زخم خورده ، مرگ ، زندگی و زمان (که کل "برگشت ناپذیر" اش در مورد همین زمان بود ) اما به نوعی پختگی رسیده. کامل تر و بسیار آرام تر آن دغدغه ها را مطرح و بررسی میکند.  

وارد خلا شو پر است از بدعت های تصویری. و فیلمساز که قبلا در برگشت ناپذیر خودش را به عنوان یک استاد تکنیک مطرح کرده بود این بار تکینیک را در سبک خودش به اوج می رساند.تصاویری پر از رنگ و نور ، دوربینی که پرواز میکند و به همه جا سرک میکشد و... 

 

شاید وارد خلا شو از اواسط کمی خسته کننده به نظر برسد. به خاطر ریتم کند و آرام و البته زمان طولانی حدود 160 دقیقه اما بیننده را وارد سفر ذهنی عمیقی میکند که در پایان بسیار درگیر کننده است و نمایش دهنده ی دنیایی است  که ظاهر زیبایی دارد ، پر از نورهای رنگین و فلورسنت اما در درون فاسد است و کثیف. دنیایی که پلشتی بر آن حاکم است. 

نظرات 2 + ارسال نظر
Tyler Durden چهارشنبه 15 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ب.ظ http://goodfellas.blogsky.com/

عجیب دوست دارم این فیلمو ببینم .

" برگشت ناپذیر " فیلم فوق العاده ای بود ، " تنها ایستاده ام " ام یک فیلم کاملا کالت و درخور توجه .

امیررضا تجویدی جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ب.ظ

فیلم رو اتفاقا دو سه شب پیش دیدم و خوشم اومد..هر چند که سکانس های متحجرانه بی دلیلی هم داشت اما به نظرم یکی از بهترین فیلمبرداری های سال واسه فیلم نوئه هست

باهات موافقم. فیلمبرداری فیلم هم واقعا بی نظیر بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد