رفقای خوب

دوستی ؟ بله ، لطفا

رفقای خوب

دوستی ؟ بله ، لطفا

عکسی بی نظیر از کوبریک کبیر ٬ سر صحنه بری لیندون

نظرات 22 + ارسال نظر
هستیا چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ق.ظ http://darbesuyearamesh.blogsky.com

سلام.
وبتون و دیدم خوبه و امیدوارم که هرروز موفق تر از دیروزتون بشین.
اگه به ما سر زدین بهتون پیشنهاد میدم که مطالب و از اولین پست شروع کنین به خوندن حتی اگه وقت نکنین نظر بدین..مهم اینه که شما مطالب و بخونین و بعد اگه دوست داشتین با ما همراه بشین..
دوست شما:هستیا[بدرود]

سروش چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ق.ظ http://gooshvareyegilas.blogfa.com

ویدا چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ق.ظ http://eltemasemakhmaliy.blogfa.com

سلاااااااااام.وب عالیی داری...

یاغی گر جوان چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:16 ب.ظ http://javanhayeyaghicinema.blogfa.com

فقط میتونم بگم Great
مرسی Narrator تو همیشه محشری

بی خیال بابا! لطف داری.

Tyler Durden چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ب.ظ http://goodfellas.blogsky.com/

واو ! این همون عکسیه که دیشب برات send کردم ، فکر نمی کردم اینقدر سریع بذاری ، واقعا عکس خوبیه .

بعله عکسه توپیه و مرسی که برام فرستادیش

مرد مرده چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:48 ب.ظ http://flatliner.blogfa.com/

سلام.
این قالب جدیدتون معرکه ست...می شه بگین از کجا می شه گیرش آورد؟ البته اگه بک گراندش به جای قهوه ای مشکی باشه که دیگه آخرشه...این قالب تون دلم رو برد یک دنیا ممنون می شم اگه آمار بدین که چطوری می تونم پیداش کنم...

سلام دود.

قربونت. من البته با مشکی زیاد حال نمیکنم. نمیدونم از کجاس چون کار تایلره٬ کار من نیست و حتما خود تایلر برات توضیح میده.

فعلا رفیق

سیامک 40 ساله راننده مینیبوس..... جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:23 ق.ظ

این مطلب رو دوستی برای دوستی فرستاده بود و حیف دید با ما شریک نشه منم حیف دیدم با شما شریک نشم...لحظات خوبی رو میشه توش پیدا کرد
..........................................................................
سینما یعنی:

سینما برام با قرمز جیرانی شروع شد و دیگه نتونستم ولش کنم با عاشقم من

سینما یعنی اون جمله ی آخر قادری در وصف پاچینوی کبیر که گفته بود نگاه آخر پاچینو توی بعد از ظهر سگی رو هیچ رقمه نمیشه توصیف کرد

سینما یعنی دل دیوانه ی ویگن و گریه ی درد آور فروتن توی شب یلدا

سینما یعنی آیدا منصور کامران یعنی نکته اشو گرفتم گفتن آیدا یعنی به قول شاعر آه گفتن کامران یعنی خنده های منصور قبل از غرق شدن یعنی نفس عمیق فیلم نسل من

سینما یعنی آزادی مخروبه وبه من گفت بیا به من گفت بمان به من گفت بخند به من گفت بمیر آمدم ماندم خندیدم مردم شبهای روشنسینما یعنی پدر خوانده یعنی چشمهای مضطرب آل در رستوران یعنی براندو و پرتقال ونوه و مرگ پدرخوانده

سینما یعنی رگبار آخر بانی وکلاید سینما یعنی شمارش دردآور اعدام رقصنده در تاریکی

سینما یعنی بازیهای تمام نشدنی خیالبافها سینما یعنی کنترل بازیهای خنده دار هانکه سینما یعنی خودکشی هولناک پنهان سینما یعنی آدامس چسباندن براندو در پایان آخرین تانگو در پاریس سینما یعنی جاده ای بی انتها ومخوف و دیالوگ دیک لورانت مرد بزرگراه گمشده ی لینچ سینما یعنی سکانس آول سگدانی سینما یعنی کادر کشیدن اما تورمن و نشئه شدن تراولتا در پالپ فیکشن

سینما یعنی بوسه های فراموش نشدنی سینما در سینما پارادیزو سینما یعنی صندلی وجایگاه ابی بعد از طی طریقی هفتگانه در کندو سینما یعنی امروز روز مباهله ست گفتن جمعه در روبان قرمز سینما یعنی چشم چرانیها و رویاهای کودک فیلم مالنا سینما یعنی تراژدی دردناک زندگی زیباست سینما یعنی دنیای تراژیک و کمیک شاهکار فراموش نشدنی کوستوریتسا زیرزمین سینما یعنی دردناکترین کمدی زندگی یعنی آنی هال سینما یعنی سکانس تکثیر جان مالکوویچ در جان مالکوویچ بودنسینما یعنی پریدن آل توی حوض در مترسک سینما یعنی مشت به دیوار کوبیدن جیک لاموتای اسیر در گاو خشمگین

سینما یعنی با منی؟ با منی؟ حرومرزاده هفت تیر تو بکش و به نظرم من سرطان مغز دارم گفتن دنیرو در شاهکار بی بدیل استاد اسکورسیزی یعنی راننده ی تاکسی

سینما یعنی روایتهای تمام نشدنی راشومون سینمایعنی تک ضربه های خوف آور پیانو در چشمان باز بسته سینما یعنی خنده های دیوانه وار نیکلسون در حال تبر زدن در درخشش

سینما یعنی سکوت تمام نشدنی فیلم سکوت برگمان سینما یعنی رزبادهمشهری کین

سینما یعنی چشمان خیس آل ونفسهای آخر دنیرو و پیوند دستهایشان در پایان مخمصه

سینما یعنی انتظار در باجه ی تلفن فیلم شکستن امواج سینما یعنی سرگیجه یعنی فوبیا یعنی اسکاتی یعنی سرگیجه ی عالیجناب هیچکاک

سینما یعنی پرشهای داستین هافمن قبل از رسیدن به اتاق معشوق در لنی سینما یعنی کل گریه های جیمز دین کبیر در شرق بهشت سینما یعنی کل شب چه کسی از ویرجینیا ولف می ترسد؟ سینما یعنی ادی تند دست یعنی سیگار کشیدنهایش یعنی صدای جادویی جلیلوند و سکانس آخر شاهکار فراموش نشدنی راسن یعنی بیلیارد باز

سینما یعنی بهترین فلاش فوروارد تاریخ سینما ( تبدیل استخوان به سفینه ) در 2001: یک اودیسه ی فضایی سینما یعنی نما به نمای پیشخدمت جوزف لوزی سینما یعنی سیگار برگ ایستوود در خوب بد زشت سینما یعنی تمام نگاههای حسرت بار دنیرو در روزی روزگاری آمریکا سینما یعنی سرخوشی دو مرد روی یخ در سفید کیشلوفسکی کبیر سینما یعنی گریه ی بینوش در کافه ی آبی سینما یعنی انتظار عاشقانه ی زن در فیلمی کوتاه درباره ی عشق سینما یعنی طولانیترین مرگ تاریخ در فیلمی کوتاه در باره ی کشتن

سینما یعنی بغل کردن پدر وانداختن او در آب در شاهکاربرتون یعنی ماهی بزرگ سینما یعنی حماسه ی خونین صورتهای عاشق ومعشوق در پایان سویینی تاد سینما یعنی صورت پژمرده ی هافمن در کابوی نیمه شب سینما یعنی عرقگیر براندو در اتوبوسی به نام هوس سینما یعنی دست روی لب کشیدن بلموندو در از نفس افتاده سینما یعنی ماشین سواری و از خیابان رد شدن آل کبیر در بوی خوش زن سینما یعنی خودکشی پولانسکی در شاهکارش مستاجرسینما یعنی جمله ی ما طمع کردیم و خودکشی بعد از آن در ماه تلخ سینما یعنی لالایی خواندن مادر در بچه ی رزمری سینما یعنی فرار از پاک کردن خاطرات در درخششهای ابدی یک ذهن پاک سینما یعنی مرگ دلخراش جان دلینجر در دشمن ملت سینما یعنی مرگ دلخراش آفاق در نرگس

سینما یعنی بادبادک بازی الی در درباره ی الیسینما یعنی شخصیت باردم در ویکی کریستینا بارسلونا سینما یعنی حلقه ی امتیاز نهایی سینما یعنی بی خوابیهای بیگ آل در بی خوابی سینما یعنی حماقتهای تمام نشدنی دنیرو در شاهکار قدر نادیده ی اسکورسیزی سلطان کمدیسینما یعنی بچه ی کرم مانند کله پاک کن سینما یعنی دنیس هاپر مخمل آبی سینما یعنی عینک شکسته ی هافمن در پوستر فیلم سگهای پوشالی استاد پکین پا

سینما یعنی حرومزاده ها من هنوز زنده ام از زبان مک کویین در آخر پاپیون سینما یعنی اشک سیاه زن ایرانی در به همین سادگی سینما یعنی تمام آدمهای شهر آمارکورد به خصوص عموی دیوانه ی آن سینما یعنی جک لمون و نوذری با هم در ایرما خوشگله سینما یعنی عشق وال – ای سینما یعنی کایزر شوزه و کوین اسپیسی فراموش نشدنی در مظنونین همیشگی سینما یعنی ایمان به آزادی تیم رابینز در رستگاری در شاوشنگ سینما یعنی صدای استینگ در تیتراژ پایانی حرفه ایسینما یعنی من یک پاک کننده هستم گفتن ژان رنو در نیکیتاسینما یعنی پیانو زدن خیالی آدرین برودی در پیانیستسینما یعنی حسین آقای طلای سرخ سینما یعنی سبزیان کلوزآپ سینما یعنی آق شاپوری بوتیک سینما یعنی مادر مرد از بس که جان ندارد گفتن عبدی در مادر

سینما یعنی همه ی عمر دیر رسیدیم گفتن مشایخی در سوته دلان سینما یعنی ضیافت دو نفره ی قدرت وسید در گوزنها سینما یعنی نگاه آخر قیصر در هنگام مرگ در قیصر سینما یعنی صدای فروغی روی چهره ی دردمند راد در تنگنا سینما یعنی زامپانوی کویین در جاده ی عالیجناب فلینی سینما یعنی بارانی دلون در سامورایی سینما یعنی عبور دوربین از پنجره در حرفه: خبرنگار آنتونیونیسینما یعنی نما به نمای فیلمهای برسون سینما یعنی آدمهای دلیجان عالیجناب فورد سینما یعنی سکانس اول طنابسینما یعنی سکانس قتل جنت لی در روح ( روانی) سینما یعنی این زن حق منه ... سهم منه.... خسرو... مهرجویی... هامون

سینما یعنی مرتب کردن تخت برای شوهر و هوو در لیلا سینما یعنی تقسیم غذای علی با معتادان و صدای دردآور چاوشی در سنتوری سینما یعنی مش حسن... آقای بازیگر... در فیلم جاودانه ی گاو سینما یعنی بلاهت دردناک آقای هالو سینما یعنی دیدار دوباره ی دوستان در ضیافت کیمیایی سینما یعنی سکانس آخر حکم و صدای خسته ی رضا یزدانی سینما یعنی محسن طنابنده و محسن نامجو در چند کیلو خرما برای مراسم تدفین سالور سینما یعنی خواب تلخ وبازهم سیب داری و تنها دوبار زندگی می کنیم که هنوز رنگ پرده ندیده اند سینما یعنی خیس شدن ملافه در اثر اشک پس از رفتن میم در درخت گلابی سینما یعنی کل جستجوی مارتین شین وحضور براندوی مخوف اینک آخرالزمان

سینما یعنی آینه ی فیلم مسافرانسینما یعنی دیالوگ ما همه بچه های ایرانیم در باشو غریبه ای کوچک

سینما یعنی گریه های تلخ تهرانی و صورت سنگی عرب نیا در سکانس آخردر شوکران سینما یعنی قاب کج و نقطه ی دید مرده در گاوخونی سینما یعنی چتر سوخته ی جوانی بی جوانی استاد کوپولا

سینما یعنی بنچیو دل تورو در بیست ویک گرم سینما یعنی یادآوری نولان سینما یعنی تیتراژاگه می تونی منو بگیر اسپیلبرگ سینما یعنی هوش مصنوعی کوبریکی ترین فیلم اسپیلبرگ سینما یعنی برادران مارکس در تمام فیلمها سینما یعنی چاپلین چاپلین یعنی سینما سینما یعنی لس آنجلس جاده ی مالهالند

سینما یعنی هیث لجر شوالیه ی تاریکی سینما یعنی دختر ویتنامی تنها در غلاف تمام فلزی سینما یعنی جعبه ی شکلات فارست گامپ سینما یعنی تمام کارهای استاد تارکوفسکی سینما یعنی اسلحه ی باردم در جایی برای پیرمردها نیست سینما یعنی چشمهای پاچینو در تمام فیلمهایش سینما یعنی عشق سینما یعنی سینما

این نوشته تا ابد می تواند ادامه پیدا کند تمام اینها گوشه ای از پیکره ی عظیم سینما بود از تمام تاریخ سینما عذر خواهی می کنم و فراموش شده ها و ندیده هایم را در فرصتی دیگر احضار می کنم



نویسنده : بهنام شریفی

خیلی جالب بود. دمت گرم و ممنون ازت.

mohamad یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:44 ب.ظ

pesar bavaram nemishe tanha filmi ke darbareye khode cinema sakhte shod ro yadet bere tooye,cinema yani Naseredin shah Actore cinema

mohamad یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:48 ب.ظ

yadam raft dar morede axet nazar bedam ...kheyli toppe

rko سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ق.ظ http://jaza.persianblog.ir

sسلام واقعا وبلاگتون حرفه ایه منم یه وبلاک نقدفیلم دارم یه سر بزنید اگه خوشتون اومد لینک کنید. منم شما را لینک میکنم. با سپاس

لطف داری
ممنون

میثم جاویدی سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ق.ظ http://meysam-javidi.blogfa.com/

سلام رفیق.
عکست خیلی قشنگه.
خودتم حرف نداری و محشری. مثل تایلر عزیزم.
اینقدر بی حوصله و گیج و منگم که دیدن سکانس قتل اسطوره غربی ام یعنی؛ جسی جیمز به دست باب بزدل و اون کیسی افلک مزخرفش داره روحم رو مثل خوره می خوره. اما این موسیقی متن تیتراژ انتهای فیلمه که باعث میشه بیام و یه کامنت کم رمق و بی حس و حال برای دوتا از عاشقان سینما بزارم.
تا باشه از این آدمای پرانرژی و عاشق روی زمین!
و دیگه که همین!

سلام به رفیق عزیزم
بازم ببخش دیر می جوابم
خیلی لطف داری و قربونت
بهت حق میدم . اون شاهکار واقعا ادمو خل میکنه. سکانس قتل جسی جیمز یکی از بهترین هاست و چه برد پیتی داره این فیلم! و چه کیسی افلک بی نظیر و شاید مزخرفی! به قول تو.

دمت گرم با این همه عشقت به سینما
زنده باشی و پایدار رفیق

sepehr جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ http://thefrozensun.wordpress.com

جاتون خالی دیشب بلاخره Black Swan رو دیدم، بسیار محظوظ شدیییم
یه جورایی منو یاد هیت لجر انداخت، بعصیا میگن اونم تجربه ای مشابه قوی سیاه با نقش جوکر داشته...

یه سوال: چرا توی هیچ کدوم از سایت هایی که برای اسکار پیش بینی می کنن هیچ اسمی از شاتر آیلند نیست؟؟ آخه تو اسکار قبلی هم که نیود!

نمیدونم انگار همه شاتر آیلند یادشون رفته! حال منم از این قضیه گرفته شد ولی مهم نیست چون فیلم استاد جای خودشو توی دل فیلم بازها پیدا کرده. ولی حقشه کهع نامزد بهترین فیلم بهترین بازیگر مرد بهترین بازیگر مکمل و فیلمبرداری و طراحی صحنه بشه.
بلک سوان هم که فیلمیه آقا! محشر!

تراویس شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ب.ظ http://youtalkingtome.blogfa.com

سلام رفقا .
عکس به شدت زیبایی بود .
راستی قالب جدید وبلاگتون خیلی خوبه اما این تبلیغای بالاش واقعا منو کفری می کنه . بالای عکسِ سیاه و سفید و کلاسیک کوبریک تبلیغ خمیر دندونو و مسواکو و پودر سفید کننده ی دندونو و ... . لعنت به blogsky !
ممنون.

سلام رفیق
ممنون. این تبلیغ ها بد جایی افتادن از شانس ما.
خیلی هم رو اعصابن ولی چه میشه کرد!

سجاد چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ

سلام
رفقا چی شده؟
چرا پست جدید نمی ذارید؟

سلام
یه مدت همچین حالش نیست.

بعدا دوباره فعال میشیم.

یاغی گر جوان پنج‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:37 ب.ظ http://javanhayeyaghicinema.blogfa.com

سلام دوستان گرامی
کجایید؟
بابا یه پستی یه عکسی یه خبری!
یا خیلی تنبل شدین یا درگیرین یا اینکه از نت سیر شدین.
به من سر بزن یه چیز خوب هوا کردم با مرامها!

سلام رفیق

بیشتر تنبلیه.

چشم.

آیدین چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ http://aidin-sadeghi.blogfa.com/

سلام!
خوشحال میشم به وبلاگ تازه تاسیس ام یه سر بزنید !

حتمن رفیق

پیمان دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:34 ب.ظ http://martinscorsese.blogfa.com

سلام رفقا
خوبین؟

من یه چند وقتی مشکلات عجیبی برام پیش اومد نبودم. شما چرا کم کار شدین؟

خدای نکرده نگرانیما...

ایشاللاه که تنیلیست و اونم رفع شده باشه و دوباره برگردید.

من هم که با برگشتم یکی دو پست متفاوت آپ کردم

....

سلام ژیمان جون

کجایی تو؟ دلمون تنگ شده بود واسه مطالبت

ما هم مثه خودت گرفتاری هایی داریم که حل بشه ایشالا دوباره فعال میشیم

به امید فعال تر شدن تو
...

mohamad دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:13 ب.ظ

kodam goori hastid shomaha? alan kheyli vaghte post nazashtin ma too shiraz cheshme omidemoon be shomast :D hahahaha

گوری نیستیم

همین جاهاییم

شیراز خوش بگذره

mohamad چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 ب.ظ

asheghetoonam delam baratoon tang shode bacheha ishala be zoodi miam pishetoon felan (kiss)

بیا که ما هم دلتنگیم

احسان دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:13 ق.ظ http://kinoweb.blogfa.com

سلام
فیلم کوناهتونو دیدم. صدای راوی با موسیقی بد میکس شده بودا، شنیدنش سخت میشد بعضی جاها. ولی کلیت فیلم هیجان انگیز بود خوشم اومد
ادامه بده

سلام احسان جان ...

بسیار سپاسگذار و ممنون از نظرهای سازنده ات .

ایمان زینعلی جمعه 20 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:24 ب.ظ http://iman-zeinali.blogfa.com

سلام رفقای خوب.راستش رو بخواهید تازه اینجا را از وبلاگ شیدا(عارف) پیدا کردم.کمی هیجان زده ام از خوندن وبلاگتون.از این همه عشق.از این همه رویا...ای کاش یک ذره اش هم مال من بود.یک دیالوگ داره عمو خسرو توو یه تله فیلم تین ایجری که می گه:(عشق کمه؟اشکالی نداره..دلتو پر از رویا کن.)کامنت های مفصل تر رو می ذارم برای پست بعدی.عالی بود رفقا.ادامه بدید و ما هم هستیم همین گوشه و کنار کامنت هایتان.ممنون.ایمان

علیرضا پنج‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:25 ب.ظ http://katana.blogsky.com/

سلام رفقا. وبلاگ جالبی دارین. امیدوارم دوباره مثل قبل آپدیتش کنین.

وقت کردین به وبلاگ من هم سر بزنین.

مخلصیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد